_ تو بخون _ نه تو بخون _ نه تو _ تو _ اصن سنگ کاغذ قیچی کنیم _ باشه . . . (بعد از شش بار عین هم سنگ کاغذ قیچی آوردن) _ عدد بیاریم. اگه زوج اومد تو بخون، اگه فرد اومد من. (بعد از عدد یکسان آوردن) _ئه چرا اینجوری شد؟ من سعی کردم مخالف چیزی که تو ذهنم بود بیارم که مثل تو نشه باز. تو چی کار کردی تو ذهنت؟ _ من چون میدونستم مثل هم میاریم، گفتم اگه زوج شد تو بخون.:)) _قبول نیست جر زدی. من نمیخواام. _ باشه دوباره عدد بیاریم، اگه زوج شد من میخونم. (هر دو زوج نشان میدهیم) _ نههه قبول نیست یه بار دیگه بکنیم، اگه زوج شد تو بخون. _ نه خیر زرنگی؟! مثل هم میاریم باز. _ پس اصلاً تخته بازی,خنک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش,خنک آن قمارباز,تفسیر خنک آن قماربازی,شعر خنک آن قماربازی,معنی شعر خنک آن قماربازی ...ادامه مطلب